شعر در مورد تنبلی
شعر در مورد تنبلی
شعر در مورد تنبلی،شعری در مورد تنبلی،شعر در مورد تنبل،شعر کودکانه در مورد تنبلی،شعر درباره تنبلی،شعر طنز در مورد تنبلی،شعر کوتاه در مورد تنبلی،شعر حافظ در مورد تنبلی،شعری درباره تنبلی،شعر درباره تنبل،شعر درباره ی تنبلی،شعر طنز درباره تنبلی،شعری درباره ی تنبلی،شعر تنبلی،شعر تنبلی کار زشته،شعر تنبلی،شعر درباره تنبلی،شعر درمورد تنبلی،شعر در وصف تنبلی،شعر طنز تنبلی،شعر کودکانه تنبلی،شعر برای تنبلی،شعر از تنبلی،شعر در مورد تنبلی،شعر طنز تنبلی،شعر در مورد تنبلی،شعری در مورد تنبلی،شعری درباره تنبلی،شعر درباره تنبل،شعر درباره ی تنبلی،شعر طنز درباره تنبلی،شعری درباره ی تنبلی،شعر در مورد تنبل،شعر کودکانه در مورد تنبلی،شعر طنز در مورد تنبلی،شعر کوتاه در مورد تنبلی،شعر طنز تنبل،شعر کودکانه تنبل همیشه خوابه،شعر کودکانه تنبل،شعر کودکانه راجع به تنبلی،شعری برای تنبلی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد تنبلی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
گل همه رنگش خوبه
بچه زرنگش خوبه
تو یک کتاب نوشته
تنبلی خیلی زشته
تنبل همیشه خوابه
جاش توی رختخوابه
وقتی خروس می خونه
بچه خوب می دونه
باید بلند شه از خواب
بخنده مثل آفتاب
مثلا گلا وا بشه
تمیز و زیبا بشه
شعر در مورد تنبلی
بلند شو
تنبلی نکن / شب شده / شیفتت شروع شده
جایت را با ماه عوض کن
کمی بتاب به سیاره های تشنه ی چشمانت
طاقت بیار ، نخواب
هفته ی دیگر راحتی / شیفت صبح
آفتاب می شوی
شعری در مورد تنبلی
از تنبلی ست شاید حال غزل ندارم
از اینکه گاه گاهی سر به سرت گذارم
آن دست های کوچک نبض دلم که گیرند
پرسم که دوست داری؟
گوئی که دوست دارم
شعر جدید خود را کلمه به کلمه خوانی
تا از ردیف چشمت من چشم بر ندارم
زیبا تر از نگاهت شعری شنیده ای تو ؟
بس کن وحید
اما من دست بر ندارم
دردی ست در دل من با هم که می نشینیم
این درد مختصر را هم وا نمی گذارم
سر روی شانه من آرام می گذاری
سر روی شا نه هایت آرام می گذارم
دیگر چه اشتیاقی در من به شعر …با تو
از تنبلی ست شاید حال غزل ندارم
شعر در مورد تنبل
کفشهایم بینهایت خستهاند
راه رفتن را به رویم بستهاند
من به فکر کوه و دشت و جنگلم
میکشد خمیازه کفش تنبلم
من به فکر رفتنم از راه راست
کفش میگوید: این راه خطاست
من به فکر رفتنم از این مکان
در مقابل کفش میگوید: بمان
کفشها را میکنم از پای خود
میشوم راحت من از همپای خود
رفت باید از میان سنگلاخ
بیکلام و صحبت و بیآخ و واخ!
کفش کهنه در بیابان نعمت است
کفش تنبل هم بلای حرکت است
شعر کودکانه در مورد تنبلی
و چون در تنبلی ممتاز گشتم
اروپا را که گشتم بازگشتم!
شعر درباره تنبلی
میگن: تنبلی مـــادر همه عادت های بد ماست
ولی خب بــه هر حال مادره و احترامش واجبـــه
شعر طنز در مورد تنبلی
دل نداده از ابتدا دستی به شستوشو
به چهرههای پاکیزه
پاشیده لکـّه لکـّه مرگ
و آسودگی مؤمنانه آسوده که
میکروب کاری به کار تنبلیها ندارد …
شعر کوتاه در مورد تنبلی
آرامش وراحتی امروزم
حاصل تنبلی ودرس نخوندن دیروزمه
اگه اون موقع خوب درس خونده بودم
الان دکتر شده بودم وقت نداشتم سرمو بخارونم
شعر حافظ در مورد تنبلی
به تن بلی گفتم از
تنبلی
که آرزوهایم
آه ِروزهایم شد
شعری درباره تنبلی
باز ماندی بر سر راه جهان
شعر درباره تنبل
نیمه ی گمشده ی من الان باید خیلی خسته شده باشه . . .
از بس دنبال من گشته و نتونسته منو پیدا کنه . . .
حقم داره بنده خدا . . . !
جا داره از همین تریبون یه خسته نباشی بهش بگم . . .
و بگم که امیدتو از دست نده “خواستن توانستن است . . . !
به حرف اینایی هم که میگن ” گشتم نبودنگرد نیست!”هم گوش نده . . .
اینا حسودن نمیخوان منو تو بهم برسیم . . . !
تنبلی نکن بیشتر تلاش کن که خداوند با صالحین است …!
شعر درباره ی تنبلی
روزی که دانش لب آب زندگی می کرد
انسان در تنبلی لطیف یک مرتع
با فلسفه های لاجوردی خوش بود
در سمت پرنده فکر می کرد
با نبض درخت او می زد
مغلوب شرایط شقایق بود
مفهوم درشت شط در قعر کلام او تلاطم داشت
انسان در متن عناصر می خوابید
نزدیک طلوع ترس بیدار می شد
اما گاهی آواز غریب رشد در مفصل ترد لذت می پیچید
زانوی عروج خاکی می شد
آن وقت انگشت تکامل
در هندسه دقیق اندوه تنها می ماند
شعر طنز درباره تنبلی
تنت در چار میخ کاهلی ماند
شعری درباره ی تنبلی
ز خود عباس دبسی ساختی تو
شعر تنبلی
اعتراف میکنم تنبلی من و دوستم در حدیه که وقتی داریم والیبال بازی میکنیم بعد از اولین باری که توپ میافته زمین، بازیمون به فوتبال تبدیل میشه!!!!…
شعر تنبلی کار زشته
نظم افکارم که بهم ریخت،
لباس نظامی ام را پوشیدم.
تنبلی بس است،
بر پا!
حرکت!
اند ام من از شکل افتاده است،
لباس ورزشی
کارش را بلد است.
امشب
لباس میهمانی میپوشم،
آستین هایش
گرسنه اند.
آری
لباس مرا می پوشد.
شعر تنبلی
برقفایش شاید ارسیلی رسید
شعر درباره تنبلی
گرچه این شق دوم عیاریست
بهتر از تنبلی و بیعاری است
شعر درمورد تنبلی
گفت: اینبر همه مردم حالی است
تنبلی عاقبتش حمالی است
شعر در وصف تنبلی
حسن کچل همین جاست ، تنبلی هاش پا بر جاست
صبح تا غروب می خوابه ، نمدونه مشقاش کجاست
از بس که کار نکرده ، مامان رو خسته کرده
اتاقش ریخت و پاشه ، بیا ببین چه کرده
حسن که تاسه تاسه ، به کچلیش می نازه
به کسی نگی یه رازه ، گوشاش خیلی درازه
مامان میگه حسن جون ، بیا بریم به بیرون
حسنی میگه خسته ام فردا می ریم مامان جون
حسنی میای بریم حموم ، نه نمیام نه نمیام
حسنی میای بازی کنیم ، نه نمی خوام نه نمی خوام
اینکه نشد تنبل جون ، هنوزی تو هستی جوون
اگه اینجوری باشی دوستی نداری بدون
شعر طنز تنبلی
تهریشهایت
نه از روی تنبلی
نه برای عزا
که محض دلتنگی بود
و این را فقط من میدانستم
شعر کودکانه تنبلی
قوقولی قوقو قوقولی قوقو
صبح شده حسنک بیدار شو
لنگ ظهره حسنک بیدار شو
تنبلی کار بدیه
مفت خوری کار بدیه
مع مع بع بع حسنک کجایی
تو رو خدا بیدارشو گشنمونه
شعر برای تنبلی
شکل شاگردِ تنبلی، که از ترسِ چوبِ معلم، پشت میز
مخفی شده، سرش را گرفته و آب بابا آب نگفته است
شعر از تنبلی
توهم بخند
بر تنبلی شان
بر دست های کم زورشان …
بر چشم هایشان که سپیده را درک نکرد…
بهشان بگو ….
من مردم
مردی کوچک !!!
بروید پی الاکلنگتان ……..!
شعر در مورد تنبلی
با انوار روشن از جمال عاشقــــــــی بر تاری شب، رد مهتاب می زدم
آن ساقی که پر می کرد صد پیاله ام – بر تنبلی اش باز عتـــــاب می زدم
شعر طنز تنبلی
این غرورو تنبلی ها وحسد
کرده روح مردمان را درجسد
شعر در مورد تنبلی
توی کلاس ما تنبلی کمه باید بدونین خیلی خفنه
فضولی توی اون خیلی زیاده اگه کم باشه خیلی بی حاله
بچه های کلاسمون خیلی زرنگن
با حالنو خیلی می خندن
شعری در مورد تنبلی
من دلم پاک است و ایمانم قوی
کرده عادت ، این تنم با تنبلی
من دلم پاک است و ایمانم قوی
دست شیطان ، از اسیرانم ولی
شعری درباره تنبلی
گر چه فحاشی کنم بر این و آن
از میان جمع مردان و زنان
من دلم پاک است و ایمانم قوی
کرده عادت این تنم با تنبلی
شعر درباره تنبل
آی بچّه ها،آی بچّه ها
حرفِ من وگوش بُکنید
تنبلی وبی حالی رو
باید فراموش بُکنید
شعر درباره ی تنبلی
عشق امروزه اگر تنبلی و بیعاریست
عاشقم بر تو ولی از همه بیعارترم
شعر طنز درباره تنبلی
زِمِستان نباشد زِ مَستان اگـر تنبلی
بــیــایـد دَرِ خـانـه یِ هَــر مُؤمِـنی
شعری درباره ی تنبلی
پایش از جای رفت و کار از دست
شعر در مورد تنبل
کاهلی کافریش بار آرد
شعر کودکانه در مورد تنبلی
کاهلی کرد رستمان را حیز
شعر طنز در مورد تنبلی
که در جنگ بد دل کند کاهلی
شعر کوتاه در مورد تنبلی
کاهلی رنج تن و انده جان آرد بار
شعر طنز تنبل
هم آواز آن بددلی کاهلیست
شعر کودکانه تنبل همیشه خوابه
نبیند ز ما کاهلی شهریار
شعر کودکانه تنبل
ور بگوید ز جاهلی نبود
شعر کودکانه راجع به تنبلی
ناورد زی طریق اندیشه
شعری برای تنبلی
آید از خواری بپایش تیشه
شعر در مورد تنبلی
کاهلی اندر عبادت باشدش
شعر طنز تنبلی
زخم خواری سست جنبی منبلی
شعر در مورد تنبلی
روزیم ده هم ز راه کاهلی
شعری در مورد تنبلی
کاهلی را ز جبلت ببرد
شعری درباره تنبلی
از کاهلی غمزه مردم شکال ماست
شعر درباره تنبل
ما را بکن به آمدن آن نگار خوش
شعر درباره ی تنبلی
کاهلی کردی در آن فرویش هم
شعر در مورد تنبلی
تا هر زمان مرا بنسوزی ولایتی
شعری در مورد تنبلی
خونم بگزلک ریختی، بی کاهلی یللی بلی
شعر در مورد تنبل
ور علم و حکمتست غرض، کاهلی چراست؟
شعر کودکانه در مورد تنبلی
بعد ازین عذر رفته باید خواست
شعر درباره تنبلی
دل به این آب و این گیاه مده
شعر طنز در مورد تنبلی
وز کاهلی که بود نه سک سک نه راهوار
شعر کوتاه در مورد تنبلی
که سایه راست ز پهلوی عجز بستر خواب
شعر حافظ در مورد تنبلی
کاهلی بیخ تو بر کند، نه ناچاری
شعری درباره تنبلی
خسته و رنجور، اما تندرست
شعر درباره تنبل
مرده ام از کاهلی خویشتن
شعر درباره ی تنبلی
که آزاده را کاهلی بنده کرد
شعر طنز در مورد تنبلی
نگردد ز آسایش و کام سیر
شعر کوتاه در مورد تنبلی
ز پیری گران گشته و بددلی
شعر طنز تنبل
بماند منش پست و تیره روان
شعر کودکانه تنبل همیشه خوابه
یکی دیگر از کاهلی داشت خرد
شعر کودکانه تنبل
چو عقل مختصران تخم کاهلی کارم
شعر کودکانه راجع به تنبلی
در طلب کاهلی نشاید کرد
شعری برای تنبلی
کاهلی کردن و سستی نه رواست
شعر در مورد تنبلی
تا نمانی ناگهان انگشت حیرت در دهن
شعر طنز تنبلی
پیش کز کاهلی بیهده بیگاه کنید
شعر در مورد تنبلی
که شد از کاهلی سفال فروش
شعری در مورد تنبلی
سنگلاخ آورد بیرون از گرانی آب را
شعری درباره تنبلی
شعر در مورد تنبلی
- ۹۶/۱۰/۱۹